آيهانآيهان، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره

آیهان

نی نی هااااا من به دنیا اومدددددم

نی نی های خوشکل من هم به دنیا اومدم . کوچولو ها من ساعت ١٣:١٩ روز شنبه ٠٤/٠٤/٩٠ به دنیا اومدم . خدا جون از اینکه سالم و سلامت هستم ازت ممنونننننننم . آخرش مامان و بابام  به آرزوشون (که من سالم به دنیا بیام ) رسیدن . واااااای دنیا چقد بزرگههههه. بچه ها نمیدونین که مامانم واسم چقدر زحمت کشیده ؛ امروز من ٢ روز هست که به دنیا اومدو . مامانم هم شب اول هم شب دوم تولدم بیدار نشسته بود و ازم مراقبت میکرد . مامانی مرسی که مراقبم هستی . راستی بابام دیروز منو برد تو حموم و همه جام و شست واااای تمیزی چقد قشنگه ؛ منم اصلا گریه نکردم  راستش وقتی بابا آب روم میریخت کلی خوشم میومد . بعدش زن عموم منو برد پیش مامانم  من...
6 تير 1390

روز پدر مبارک

سلام پدرهای خوب فردا روز شما پدرهای مهربون هست ما نی نی ها شما رو خیلی دوست داریم آخه شما قهرمان های دلمون هستید من هم به نوبه خودم این روز رو از دنیای خودم  واستون تبریک می گم.مامانم دوست داشت من روز پدر به دنیا بیام ولی انگار نشد.باشه مامان گلم هر چی خدا بخواد. به بابای خودم هم می گم تو دنیای من هستی همه چیم هستی   خیلی دوست دارم روزت مبارک   ...
25 خرداد 1390

ماجرای آهنگ تولدت مبارک

سلام نی نی های خوشگل ا مروز مامان من آهنگ تولدت مبارک را تو سایت من گذاشته آخه دیگه واسه اومدنم کم مونده می ترسه که یادش بره و نتونه اینکار رو انجام بده . راستی یه کم هم می خواد با این کار من رو واسه بدنیا اومدن راضی کنه که منم هی ناز می کنم.   ...
25 خرداد 1390

باباي من

سلام ني ني ها امروز مي خوام از بابام بگم.باباي من خيلي باباي خوبيه و همه اون رو دوست دارن و احترام ميذارن ،منم خيلي دوستش دارم .خيلي دقيق و منظم هست.از هر كاري اطلاعاتي داره . مثلا كمد و تخت من رو خودش درست كرد البته قطعاتش رو رو هم سوار كرد.خيلي سخت بود چند روز زحمت كشيد.تو مطلب بعدي عكسش رو ميزارم .منم دوست دارم وقتي به دنيا اومدم و بزرگ شدم مثل بابام هم پسر خوبي و هم مرد خوبي باشم.راستي مامانم هم كه باهام حرف ميزنه بهم ميگه آيهان تو هم بايد سعي كني مثل بابات باشي و يه مرد بزرگ و خوب باشي.منم تو دل مامانم بهش قول دادم كه با كمك خدا ،فرزند خوبي براشون باشم و مايه افتخار بابا و مامانم باشم. ...
19 خرداد 1390

بچه بغلي

ني ني هاي گل ميدونم بابا و مامان هاتون شما رو هم خيلي دوست دارن و اون ني ني هايي  كه پا به دنيا گذاشتن لذت بغل گرفتن و بازي با بابا ومامان هاشون رو چشيدن. ديروز بابام زود اومده بود خونه و توي پذيرايي دراز كشيده بود كه خستگيش در بياد و مامانم هم داشت ميز شام رو آماده مي كرد كه بابام بهش گفت وقتي آيهان بدنيا اومد هر وقت رسيدم خونه بغلش مي كنم و باهاش بازي مي كنيم،منم اين حرف رو كه شنيدم دوست داشتم بپرم بغلش ولي انگار هنوز زوده و بايد منتظر بمونيم.مامانم گفت بچه بغلي ميشه چون منظور بابام رو درست متوجه نشده بود فكر مي كرد همش منو بغل ميكنه و نميگذاره زمين و منم بد عادت مي كنم ،ولي بابام كه هميشه خونه نيست...
19 خرداد 1390

شنیدن صدای بابا ,هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

سلام نی نی ها حالتون خوبه.من که خیلی خوبم آخه صدای بابم رو هی می شنوم ولی صدای بابا رو شنیدن چه عالیه ببینید خودش رو دیدن دیگه چیه. من که دارم لحظه شماری می کنم تا بابا و مامانم رو ببینم .می دونم همینطور اونها هم واسه دیدن من.   خدا همه بابا ها و مامان ها رو سلامت نگهداره مال من رو هم همینطور. ...
3 ارديبهشت 1390

تاریخ 2/2/90

من امروز خیلی خوشحالم آخه بابا و حاجی بابام از مسافرت برگشتن.ساعت ۹:۳۰ شب رسیدن خونه.ما خونه حاجی بابا شام مهمون هستیم. عمم اینا هم هستن. ولی عموم اینا نه آخه زن عموم فردا امتحان داره خدا موفق کنه. واسه من یه چیزی آوردن که موتور سیکلته اسمش .بهش میگن سوغاتیه.راستش من که الان همه چیز رو نمی فهمم و این حرفها رو مامانم تو اینجا می نویسه من فقط می تونم احساس کنم و مامان من هم فعلا داره احساسات من رو می نویسه انشاالله وقتی به دنیا اومدم و بزرگ شدم خودم براتون بنویسم. ...
3 ارديبهشت 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آیهان می باشد